*آوای ققنوس* | |||
![]() |
عاشقت شدم آی گل بهار عاشقت کنم پائیزو نیار
عاشقت شدم یار مهربون دوست دارم من پیش من بمون
حرف دل خیلی از ماست
بی وفا برو برو بی وفا برو برو منم اون اسیر چشمات که با یه نگات می میرم
اگه پیش من نباشی هی بهونتو می گیرم
اینم حرف دل خیلی از جوونا که هر روز یه چیزی می پرونن
عراق به تلخی می گرید. سرزمینی که قرار بود نمونهی کامل از دموکراسی باشد در تب جنگ و خون می سوزد. روزی نیست ده ها نفر قربانی دموکراسی صادراتی زیر چکمهای نشوند.
اما در کنار هزاران تن تکه تکه، آن سوی عراق جنگ زده اتفاقات دیگری می افتد.
این روزها داستان غم انگیز سنگسار وحشیانه دعا، دختر ۱۷ ساله کرد قلبها را به سختی می فشارد.
سنگسار نبود . لگد سار بود. حیوانی ترین عملی که توسط انسان ممکن است انجام شود.
دعا، دختر جوان قبیله ای با مذهب باستانی ایزدی یا یزیدی، عاشق جوان مسلمانی میشود، دختر جوان مثل بسیاری از همسالانش در تمام دنیا، در برابر شور عشق تاب نمی آورد.
اما در این فرقه عاشق جوانی مسلمان شدن گناهی نابخشودنی است. جرمی که جز مرگ تاوانی ندارد.
اما دعا به خاطر عشق به جوان عرب مسلمان میشود. حتی به شوق دیدن معشوق از روستا فرار می کند. اما جوان عرب دعا را نمیپذیرد.
دعا سرافکنده باز می گردد. اما به کجا؟دعا جایی را برای رفتن ندارد. می داند که گناه غیر قابل بخششی مرتکب شده و بازگشتش به روستا برایش جز پایانی سیاه نخواهد داشت. ولی دعا باز می گردد. شاید از گناهش بگذرند.
دعا برای نجات جانش به نیروهای پلیس عراق در شهر پناه می برد. تا شاید آنها بتوانند از آتش تعصب کور نجاتش دهند.
اما پلیس به جای حفاظت از جان دعا، او را برای حیوانیترین رسم انسان، به قبیله اش تحویل میدهند.
کسی از قبیلهاش دعا را ۵ روز پناه میدهد. اما مردان قبیله اش مَردند. متعصبند. دعا عاشق جوان عرب شده. مسلمان شده. او را باید سنگسار کرد. مردان خانوادهاش دعا را از خانه بیرون میکشند.
روز مراسم فرا می رسد. هفتم آوریل ۲۰۰۷، دعا را با لباس گرمکن قرمز روی زمین میاندازد.
۹مرد برای سنگ سار.
سنگ سار نه؛ لگد سار آماده اند.
صدها مرد هم برای تماشا ایستاده اند.
دعا روی زمین افتاده است. پایین تنهاش را برای تحقیر، برهنه میکنند و با سنگ و لگد بر جان نحیفش میکوبند.
در حالی مراسم سنگسار دعا انجام میشود که سه مرد پلیس عراق با لباس نظامی ایستادهاند و این صحنه جنایتکارانه را تماشا میکنند.
دعای ۱۷ ساله زیر دست و پای مردان خانوادهاش لگد مال می شود. با دو دست صورتش را میپوشاد تا سنگ و لگد بر صورتش فرود نیاید. نیم ساعت است و هنوز دعا نفس میکشد. دستانش تکان میخورند.
تا آنکه عمو زادهاش بلوک سیمانی را جلوی چشم صدها تماشاگر بر سر دعا میکوبد . دعا غرق خون می شود...
صحنه هایی از این مراسم حیوانی توسط موبایلها ضبط و یک هفته بعد منتشر میشود و موجی از خشم و نفرت در جامعه کردها در تمام دنیا بر میانگیزد.
در عراق که این روزها به بهانه فرقه و قوم و مذهب تکهتکه میشوند مردم به خاطر دعا تظاهرات میکنند . فعالین حقوق بشر زن در اربیل عراق برای دعا شمع روشن میکنند.
در همین چند روز، همایشی با نام دعا برگزار در عراق برگزار میشود و در آن قوانین قبیلهای وحشیانه و قتلهای ناموسی ناشی از تعصبات کور محکوم میشود.
کردها با راه اندازی تارنمایی پیشنهاد داده اند ۷ آوریل روز ولنتاین کردها معرفی شود. و برایش ترانهای سراسر غم انگیز سرودهاند
سلام به تمام دوستان عزیزم .سلام به تمام کسانی که دوستار عشق و عاشقی هستن .از عشق آسمانی گرفته تا عشق زمینی .اما امروز می خوام یه چیزایی بگم که گفتنش برام عذاب آوره ..من تازگی ها یه کلیپ ده دقیقه ای از سنگسار یا بهتر بگم لگد سار یه دختر 17 ساله دیدم که روحمو آزرده کرده ..سنگسار به خاطره جرم نکرده ..آخه این چه دنیایه پست ونامردی که یک دختر جوون به خاطر جرمی که مرتکب نشده باید این طوری زیر دست و پا له بشه و ضربات سنگینه سنگ رو تحمل کنه . آخه این کسایی که این عمل وحشیانه رو انجام دادن مگه احساس و عاطفه ندارن ؟ای خدا چرا باید تو این دنیایی به این بزرگی باید شاهد این چنین صحنه های وحشیانه ای باشیم ...این عکسایی که امروز براتون میذارم عکسایی از صحنه لگد سار یه دختر جوونه که از قبیله با یزیدی های کردستان عراقه و می خواسته با یه پسر مسلمان ازدواج کنه که خانوادش بعد از فهمیدن این موضوع اونو به خاطر ارتداد از دین به این طرز وحشیانه به قتل می رسونن ...من دیگه نمی تونم چیزی بگم فقط یه خواهشی دارم بعد از دیدن این صحنه ها نظرات خودتونو راجع به این عمل وحشیانه اعلام کنید ...البته لینک فیلمشو برای دانلود هم می زارم..برای دانلود روی لینک زیر راست کلیک کرده و save az بزنید
فیلم تکه پاره کردن دختر ۱۷ ساله کرد عراقی به دست قبیله یزیدی.